یک کارآگاه ماجراجو در تلاش است تا رئیس بزرگترین کارتل قاره‎ی آسیا را دستگیر کند و به دام بیندازد. اما او در انجام این ماموریت ، با سختی‎ها و مشکلات فراوانی روبرو می‎شود که…

ﻛﺎﺭﺁﮔﺎﻫﻪ ﻛﺮﻩ ی ﺷﻤﺎﻟﻲ اﻳﻢ ﭼﻮﻝ ﺭﻳﻮﻧﮓ ﺑﻪ ﻛﺮﻩ ی ﺟﻨﻮﺑﻲ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﻣﻴﺸﻪ ﺗﺎ ﭼﺎ ﻛﻲ ﺳﻮﻧﮓ ﺭﻳﻴﺲ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺟﻨﺎﻳﺘﻜﺎﺭاﻧﻪ ی ﺷﻤﺎﻝ ﺭﻭ ﺩﺳﺘﮕﻴﺮ ﻛﻨد . ﭼﻮﻝ ﺭﻳﻮﻧﮓ ﺑﺎ ﻛﺎﺭاﮔﺎﻫﻪ ﻛﺮﻩ ی ﺟﻨﻮﺑﻲ ﻛﺎﻧﮓ ﭼﻴﻦ ﺗﻪ ﻫﻤﻜﺎﺭﻱ ﻣﻲ ﻛﻨﻪ . ﺑﺮاﻱ اﻭﻟﻴﻦ ﺑﺎﺭ , ﺩﻭ ﻛﺸﻮﺭ ﺑﺮاﻱ اﺯ ﺑﻴﻦ ﺑﺮﺩﻥ ﺟﻨﺎﻳﺖ ﻫﻤﻜﺎﺭﻱ ﻣﻲ کنند ...

مردی به نام "یونگ سو" ، که مادرش در بستر مرگ است ، در میابد که دوستش در حال نوشیدن با مرد دیگری است. همین موضوع باعث جدل میان او و دوستش می شود. دوست "یونگ سو" او را ترک می کند...

لیلی و حداکثر به مدت بیش از 50 سال ازدواج شده است. در حال حاضر آنها با هم در یک خانه سالمندان، که در آن حداکثر است متکی به مراقبت حرفه ای از سال سکته مغزی او شده است زندگی می کنند. لیلی شده است قرار دادن نیازهای خود را کنار گذاشته و به شدت اشتیاق برای هیجان و صمیمیت در زندگی خود. هنگامی که یک مرد شناخته شده به عنوان "خلبان" در درب بعدی حرکت می کند، لیلی به سرعت توسط او و شور و شوق خود را برای زندگی مفتون ...

ووجین هر روز که از خواب بیدار می شود در قالب یک شخصیت جدید می باشد، البته بدون در نظر گرفتن سن، جنسیت و ملیت اش. گاهی اوقات یک مرد و گاهی اوقات زن است. البته درونش همان شخصیت اصلی و سابقش است اما بیرون و ظاهرش هربار تغییر می کند. او زیاد از این وضعیت راضی نیست و تنها عنصر مثبت زندگی اش دختری است که رازش را می داند اما با این حال همچنان دوستش دارد...

یک مستخدم، عاشق دختری می‌شود که اربابش به او علاقه دارد. دختر نیز به مستخدم علاقه دارد و مدت زمان طولانی میباشد که سعی کرده، شرایط زندگی‌اش را بهبود بخشد.

دونگ می و جونگ جو از دوران کودکی دوستان صمیمی بودند و اکنون هر یک زندگی مجزا و مجردانه خود را میکنند تا اینکه ...

درباره تاریخ بیس بال در کره در عصر اشغال اجباری ژاپن...

یک شاهزاده و هموطنانش در حال بازگشت از اسارت خارج از کشور ، با یکدیگر هم سوگند می‎شوند با موجودات ترسناک و خبیث در کره‌ی باستان بجنگند و…