سرخپوستی ساده لوح ، با قاتلی بی رحم که به دنبال گرفتن انتقام مرگ پدر و مادرش است ، دوست می شود و...

"چارلز لیندربرگ" (استیووارت) در تلاش است هواپیمایی طراحی کند تا با سفر مستقیم از نیویورک به پاریس او را به اولین خلبانی که این سفر بین قاره ای را به تنهایی انجام داده است تبدیل کند ...

یک خواننده که قصد دارد هنرپیشه بشود همراه یک نابغه طرفدارش به سمت هالیوود حرکت می کند و ...

گری یک مزرعه دار صلح طلب است که همراه پدرش سم زندگی میکند . فرانک واکر نیز امیدوار است که تجارت معدن طلا رو رونق ببخشد همچنین سعی دارد آتش جنگ بین سرخپوست ها و سفید پوست ها را بیشتر کند و در همین حین محموله طلاها را به سرقت می برد و تقصیر را به گردن گری می اندازد و ....

در مسیر هالیوود، "استیو"، همکارش "سیمور" و نامزدش "جین"، "ایرما" هم اتاقی "جین" و نامزد هنرمند "ایرما" به نام "آل آل" یک سری اتفاقات ناگوار برایشان رخ میدهد و در نهایت با یک باند قاتل درگیر می شوند ...

یک مرد فراموشکار همراه نامزدش که فروشنده چرخ می باشد،در زندگی عاشقانه شان اتفاقی میافتد زمانی که ...

گروهی از سارقان بانک فراری به بیابان پناه می برند. آنها که از بی آبی در حال مرگ هستند به شهری خالی از سکنه پناه برده و متوجه می شوند معدن کاوی پیر به همراه نوه اش در آنجا زندگی می کنند و...

"تام دانسن" (وین)، جوان مصممی است که دلیجانش را از دلیجان ‌هائی که به غرب می‌ روند، کنار می ‌کشد. او و همراهش، "گروت" (برنان) می‌ خواهند به جنوب، به‌ سوی تکزاس و رود سرخ، بروند و محبوبه "تام"، "فن" (گری) را تنها می ‌گذارند. با دیدن دود سیاه پشت سرشان، می ‌فهمند که سرخ‌ پوستان به کاروان دلیجان ‌ها حمله کرده‌اند.

شخصی به هندی ها اسلحه می فروشد . "کلامیتی جین" ، به همراه یک مامور مخفی ، در پوشش یک زن و شوهر وارد ماجرا می شوند . اما وقتی مامور مخفی کشته می شود "جین" مردی جدید را استخدام می کند ...

تاجر معروف "لوگان استوارت" بین عشق خود به دو زن متفاوت در دهه 1850 و وفاداری به دوست قمارباز خود که پایش را فراتر از مرزها گذاشته گرفتار می شود و...