"ری" مجرمی سابقه دار، قصد دارد با همکاری دو نفر از دوستانش سرقتی را ترتیب داده تا هزینه خرید نانوایی اش را بدست آورد.ولی او انتظار پیدا شدن پسرش"تامی" که همراه خواهرش زندگی می کند را در هنگام طراحی نقشه را نداشته و...

غارتگران به روستای اووک حمله می کنند و منبع تغذیه ای را که به نظر آنها جادویی است ، می دزدند. ویکت به سیندرل کمک می کند تا از جادوگر شریر چارال فرار کند ، و آنها با یک زاهدی که ممکن است به آنها در نجات روستا کمک کند دوست می شوند.

"اووک" و دوستانش تصمیم می گیرند تا به دو نفر کمک کنند تا پدر و مادرشان را پیدا کنند...