"مایکل بلامکویست" (مایکل نایکویست) که روزنامه نگار باهوش میانسالی ست ، پس از شکست در دعوای حقوقیش که بر اساس اتهامات او به سیاستمدار بزرگ سوئدی صورت گرفته، در وضعیت دشواری قرار دارد. اما او بی خبر است که وکیل شرکت بزرگ " وَنگر" ، یک هکر نابغۀ 24 ساله به نام " لیزبت سالاندر" (نومی راپاس) را مأمور نفوذ به کامپیوتر و اطلاعات او کرده است. مدتی بعد مدیر شرکت وَنگر یعنی " هنریک وَنگر" بزرگ (سوِن برتیل تاوب) که گویا مدت زیادی نیز زنده نخواهد بود، از مایکل دعوت می کند تا در ازای دریافت مبلغ زیادی پول، درمورد ناپدید شدن برادر زادۀ مورد علاقه اش در 40 سال پیش تحقیق کند و ...

الکس، پسر بچه یازده ساله ای میباشد که در جنگ جهانی دوم در محله کلیمی ها پنهان میشود، نیروهای نازی همه اقوام و خانواده او را به بازداشتگاه های مخوف میفرستند، فیلم محله کلیمی ها را از نگاه او به تصویر میکشد.

مادری برای پسر و دختر بیگانه خود کارت پستال می فرستد و آنها را به مهمان خانه ای که در آن بزرگ شده اند دعوت می کند. او به هر یک از فرزندان خود یک توصیه می کند و آنها را می گذارد تا در مورد معنی خود فکر کنند...