«ریکی سانتورو یک پلیس فاسد شهر آتلانتیک میباشد که در شب مسابقات قهرمانی بوکس سنگین وزن که در کازینویی برگزار می شود او یکی از مامورین حفاظتی است. اما در این شب یک نفر از اعضای برجسته دولت که در آنجا حضور دارد توسط تیراندازی بقتل می رسد. ریکی مامور رسیدگی به پرونده قتل می شود و …

یک سریال پنج قسمتی که داستان واقعی این است که چگونه خرابکاران سیاسی خود نیکسون و مغز متفکران واترگیت، ای. هاوارد هانت و جی. گوردون لیدی، به طور تصادفی ریاست جمهوری را که سعی در محافظت از آن داشتند، سرنگون کردند.

داستان مردی که از نام مجرد و ابداع شده خود در یک امپراتوری مد جهانی استفاده می کند که مترادف با تجمل، جنسیت، موقعیت و شهرت است و به معنای واقعی کلمه دوران را تعریف می کند...

مردی برای اینکه از همسر باردارش محافظت کند مجبور میشود وارد یک بازی خطرناک شود ...

یک زندانی که بخاطر جرمی که مرتکب نشده بود حبس کشیده آزاد شده و وکیل میشود و حال بدنبال اثبات عدم انجام جرم خود است .

یک مهماندار هواپیما در اتاق یک هتل در کنار یک مرد مُرده بیدار میشود و اصلا نمیداند که چه اتفاقی افتاده است ...

داستان سریال درباره جایگاه پست و مقام در کشور است. داستان شهوت و قدرت طلبی مردی را نشان می دهد که می خواهد تمام امور مربوط به کشور را در دست بگیرد. کسی که در سریال از او به عنوان مرد بد ذات و شیطان صفت و قدرت طلب یاد می شود. این مرد میخواهد واشنگتن را از آن خود کند.

تعدادی از زنان جوان مطلقه برای خود یگ گروه تشکیل می دهند تا به زنان همنوع خود کمک کنند .