داستان ایتالیا، از دهه 80 تا امروز، از طریق زندگی چهار دوست، جولیو، جما، پائولو و ریکاردو روایت می شود. در طول 40 سال عشق، آرزو، موفقیت و شکست.

یک زوج که در سن فرانسیسکو زندگی میکنند دو غریبه را که از ایتالیا برای زندگی بهتر به آمریکا آمدند را در خانه خود می پذیرند ...

داستان فیلم که در زمان حال و گذشته رخ می دهد، درباره ی خاطرات فرزند یک نویسنده ی مشهور می باشد که به یاد می آورد پدرش علاوه بر اینکه از یک نوع بیماریِ عصبی رنج می بُرد، چگونه با مهربانی و دلسوزی وِی را بزرگ کرد...

»تیم تامس« (اسمیت) شبی باعث تصادف رانندگی مرگباری شده است. در این تصادف همسر »تیم« و شش نفر دیگر از دست رفته اند. حالا او تصمیم به خودکشی گرفته است. اما پیش از مرگ باید جان هفت نفر »غریبه« را با اهدای بخش هایی از جسم خود نجات بدهد. یکی از این غریبه ها زنی بیمار قلبی به نام »امیلی« (دوسن) است که »تیم« به اول دل می بازد...

یک فروشنده دوره‌گرد مسولیت نگهداری از فرزندش را به عهده می‌گیرد و این موضوع او را در خصوص حرفه‌اش دچار مشکلاتی می‌کند…

خانواده‌ای بزرگ مانند سایر خانواده‌های دیگر شامل بستگانی هستند که اغلب همدیگر را می‌بینند. حال آن‌ها برای برگزاری 50 امین سالگرد ازدواج پدر بزرگ و مادربزرگ خانواده جمع شده‌اند.