« دانلود مجموعه آثار : Patricia Knox »
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان87 دقیقه
-
رده سـنیPassed
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
"جنی بلیک" دوست خود "جک مورگان" را ترک می کند تا با شخصی ثروتمند ازدواج کند.ولی پس از اینکه همسرش به قتل می رسد،او متهم اصلی پرونده شناخته می شود و...
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان- دقیقه
-
رده سـنیTV-14
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
آلفرد هیچکاک تقدیم میکند (به انگلیسی: Alfred Hitchcock Presents) نام یک مجموعه آنتولوژی تلویزیونی در ژانرهای دلهرهآور، رازآلود و ترسناک به کارگردانی آلفرد هیچکاک، که به عنوان استاد ژانرهای دلهرهآور و رازآلود شناخته میشود است. پخش این مجموعهٔ آمریکایی، از سال 1955 میلادی شروع شد و تا سال 1962، دو سال پس از ساخته شدن فیلم مشهور روانی توسط هیچکاک اتمام یافت. این مجموعه شامل 7 فصل است و هر قسمت آن 25 دقیقه طول دارد. از سال 1962، آلفرد هیچکاک تقدیم میکند به ساعت آلفرد هیچکاک تغییر نام داد و این بار با قالبی کاملاً متفاوت ادامه داده شد. در این ادامه، تعداد فصلها به 10 فصل ارتقا یافت و در مجموع به آن 93 قسمت اضافه شد. مجلهٔ تایم این سریال را در فهرست 100 برنامهٔ تلویزیونی برتر خود قرار داد و انجمن "Writers Guild of America, West" آن را به عنوان هفتاد و نهمین سریال برتر دنیا شناخت. چیزی که این برنامه بیش از هر چیز به خاطر آن مشهور است، سکانس آغازین هر قسمت است. هر قسمت با نشان دادن نقاشیای از هیچکاک و شروع شدن آهنگ مجموعه شروع میشود؛ سپس سایه هیچکاک را میبینیم که به صحنه وارد میشود و با سلام و عصر بخیر برنامه را شروع میکند. قسمت آغازین هر اپیزود، حالت طنز دارد زیرا هر بار هیچکاک مشغول به کاری عجیب است. به عنوان مثال، یک دستگاه جدید را امتحان میکند یا یک نارنجک قلابی را بررسی میکند...
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان167 دقیقه
-
رده سـنیApproved
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
برادران جیمز مخفیانه برای کمک به یکی از اعضای سابق باند خود، که اکنون یک تجارت آبرومند حمل و نقل را اداره می کند، توسط رقیبی مورد حمله قرار می گیرد که سعی دارد او را از تجارت بیرون کند. وقتی همکار سابقشان ...
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان90 دقیقه
-
رده سـنیPassed
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
"جو آلن" که به مدت دو روز ارتش را ترک کرده و به نیویورک رفته،با "آلیس" آشنا می شود."آلیس" می پذیرد مناظر شهر را به او نشان دهد به این ترتیب آنها روز را با هم سپری می کنند.در این زمان کوتاه آنها عاشق یکدیگر شده و تصمیم می گیرند ازدواج کنند...