داستان کارگر کارخانه گوشت که به طور تصادفی یک راننده تاکسی کشته و به تدریج شروع به کشتن افراد نزدیک خود می کند تا بر جنایت خود سرپوش بگذارد. او شروع به خلاص شدن از شر اجساد مخفی شده در اتاق خواب خود می کند.

داستان در نسخه‌ای از اسپانیای امروزی در آستانه فروپاشی اجتماعی، داستان آنتونیا، خبرنگاری را دنبال می‌کند که به‌طور تصادفی نقشه‌ای چند دهه‌ای درباره یک ابرعامل ایجاد شده در دهه 1950 توسط سرویس‌های مخفی فرانکوئیست، گارسیا، باز می‌کند.