“دانیل” این دفعه با استادش به شهر اکیناوا میرود ، چون استادش میخواهد پدر در حال مرگش و همچنین رقیب قدیمی خود را ببیند ، در این اوضاع احوال هم دانیل برای خودش دشمن میسازد و درگیری ایجاد میکنه... ...

«دانیل» همراه با مادرش از نیو جرزی به کالیفرنیای مهاجرت می کند تا از خشونت و نا امنی در امان باشد. ولی در محل جدید، همکلاسی هایش به سر دستگی «جانی» ، برایش مزاحت ایجاد می کنند. «دانیل» برای دفاع از خود نزد «میاگی» کاراته یاد می گیرد...

سی سال بعد از تورنمنت ورزشی کاراته در سال 1984، سریال بر روی جانی لارنس و افتتاح دوباره باشگاه کاراته خود تمرکز دارد...

یک نابغه تکنولوژِی که پرحرف و با اعتماد به نفس و همچنین دارنده کمربند مشکی در ورزش رزمی است متوجه میشود پدر و مادرش جاسوس هستند و از او انتظار دارند که دنباله رو مسیر زندگی آنها باشد...

یک خلبان مرتد با یک هلیکوپتر جنگی پیشرفته به عنوان بخشی از قرارداد با یک آژانس اطلاعاتی برای جستجوی برادر گم شده خود ، به ماموریت می رود.