«جیمز باند» (کانری) با پی گیری ماجرای قاچاق الماس در می یابد که دشمن دیرین، «بلوفلد» (گری) می خواهد با الماس، لیزر غول آسایی بسازد و پس از فرستادن آن به فضا، شهر واشینگتن را نشانه بگیرد.

"جان چیسام" به عنوان یکی از بنیانگذار های شهر لینکولن، با آمدن "لاورنس مورفی" به مقاصد فروشگاه، بانک و زمینهای شهر به شدت نگران می شود.او به همراه یک مزرعه دار درستکار تلاش می کنند با استفاده از قانون در مقابل جلوی "مورفی" را بگیرند اما او قانون را بدست دارد و...

پس از جنگ داخلی،ژنرال سابق متحدین “جان هنری توماس” و کلنل سابق فدراسیون “جیمز لنگدان” دو گروه مختلف را در مکزیک رهبری می کنند.”جان هنری” به ازای 35 دلار برای دولت منفور مکزیک اسب مهیا می کند در حالیکه “لنگدان” گروهی از آوارگان را رهبری می کند که در جستجوی زندگی جدید در مکزیک هستند.آنها مجبور می شوند اختلافاتشان را کنار گذاشته و درکنار هم بجنگند…

سرهنگ مایک ، دو تیم از گروهش را ، برای انجام ماموریتی در جنوب ویتنام به محل اعزام می‌کند ...

"تاو جکسون" پس از تحمل زندان به مزرعه خود برمی گردد. سه سال قبل "فرانک پیرس" یک تاجر فاسد او را به زندان فرستاد و طلاهایش را سرقت کرده است. "جکسون" با "لومکس" مردی که پنج سال قبل به او شلیک کرده است معامله می کند تا محموله طلای "پیرس" را بربایند...

»بابر ریوز« (ردفورد) همراه یک محکوم دیگر از زندان ایالتی می گریزد و این خبر باعث ولوله ای میان مردم شهرش می شود. بعضی از اهالی شهر، »بابر« را گناهکار می دانند و بقیه بی گناه. »کلانتر کالدر« (براندو) از گروه دوم است و حس می کند که »بابر« به شهر و خانه اش خواهد آمد...

پس از بمباران بندر پرل هاربر، نیروی دریایی امریکا دست به اقدام متقابل می زند و ...

جورج واشنگتن مکلینتوک، شخصی بسیار فروتن است که با دوستان و دشمنان خود به طور یکسان رفتار می کند، همچنین با فقرا و رعیت ها نیز مثل آدم های ثروتمند و درباری. او بسیار مضطرب است زیرا که دخترش چند سالی است که برای تحصیل از او دور شده است و...

گروهى بین‏ المللى از شکارچیان که مقرشان در تانگانیکا است از جمله »شان « آمریکایى ( وین )، » کورت « آلمانى ( کروگر )، » پاکتز « آمریکایى ( باتنز ) و » شیپ « فرانسوى ( بلن )، حیوانات را براى فروش به باغ‏ وحش‏ ها به دام مى ‏اندازند. یک عکاس مشهور ایتالیایى به نام » دالاس « ( مارتینلى ) نیز به آنان مى ‏پیوندد...

"جیک کاتر" پس از دستگیری قماربازی به نام "پائول رگارت"، در تلاش برای شکست دادن گروهی از تاجران اسلحه و دزدان خطرناک، با زندانی خود همکاری می کند و...