به خیابان کنجد بروید و شاهد تولد تأثیرگذارترین سریال های کودکان در تاریخ تلویزیون باشید. از شخصیت های نمادین پشمالو گرفته تا آهنگ هایی که از روی قلب می دانید ، بیاموزید که چگونه باند خالقان بینش دنیای ما را تغییر دادند.

مکس و لولا دو سارق حرفه ای جواهرات هستند که با یکدیگر همکاری می کنند . آنها تصمیم دارند بعد از انجام آخرین کار خود که دزدیدن یکی از الماسهای سه گانه ناپلئون است بازنشسته شوند

«کوین لومکس» (کیانو ریوز) یک وکیل مدافع جوان، بی‌باک و شکست ناپذیر ساکن شهری کوچک در فلوریدا است. او توسط قدرتمندترین شرکت حقوقی دنیا در نیویورک استخدام می شود و با وجود مخالفت مادرش که نیویورک را شهری پر از فساد می داند پیشنهاد کار را پذیرفته و بهمراه همسرش به نیویورک می رود. اما بزودی همسرش شروع به دلتنگی می کند و اسرار دارد که برگردند اما کوین در شعل جدیدش غرق شده و توجه کمتری به همسرش دارد. همسرش پس از مدتی اشباحی اهریمنی را در اطراف خود می بیند و رفته رفته دچار جنون می شود. او روزی ادعا می کند که رئیس کوین، «جان میلتون» (آل پاچینو) به او تجاوز کرده، اما در همان روز میلتون بهمراه کوین در دادگاه بوده است. کوین همسرش را در یک مرکز روانی بستری می کند اما پس از اینکه همسرش خودکوشی می کند و مادرش حقایقی وحشتناک را در مورد میلتون بیان می دارد کوین در می یابد که میلتون خودِ شیطان است و نقشه های هولناکی برایش دارد...

کورکی یک کارگردان، بازیگر و رقاص ساکن شهر بلین است. وقتی که 150 امین سالگرد شهر بلین فرا می رسد او تصمیم میگیرد یک گروه از افراد غیرحرفه ای را دور هم جمع کند تا نمایشی در رابطه با تاریخ شهر اجرا کنند…

«گومس آدامز» (جولیا) با همسرش، «مورتیشا» (هیوستن)، دو فرزندش، «ونزدی» (ریچی) و «پوگسلی» (ورکمن) و مستخدمان وفادارش، «تینگ» (که دستی بریده از مچ است) و «لورچ» (استرویکن)، زندگی نامتعارفی را در قصری عجیب و غریب می گذرانند. «گومس» به دنبال «فستر»، برادر گم شده اش است و وکیل حقه باز خانواده (هدایا) می کوشد مردی به نام «گوردون» (لوید) را به جای «فستر» جا بزند و املاک «آدامزها» را تصاحب کند.

"کلارک کلوگ" مرد جوانی میباشد که سال اول خود در مدرسه فیلمسازی نیویورک شروع می کند.بعد از اینکه سارقی همه داراییهای او را سرقت می کند او با "کارماین" آشنا می شود. پیشنهادی به "کلارک" می دهد که نمی تواند رد کند...

"دکتر مارتین هفروبر"، بزرگترین جراح مغز و اعصاب دنیا ، "دولورس بندیکت" را در یک تصادف رانندگی مجروح می کند . او مغز "دولورس" را ، به تکنیکی که خود اختراع کرده جراحی می کند . بعد از بهبودی ، آنها عاشق هم شده و با هم ازدواج می کنند اما ...

زنی متوجه می شود دوست پسرش خانه را بی هیچ اطلاعی ترک نموده است. اما یک روز یک بازیگر از راه می رسد و ادعا می کند این آپارتمان را از دوست پسر وی اجاره کرده است و ...

بار دیگر زمان مراسم "بانوی جوان آمریکایی" کالیفرنیا از راه رسیده، بزرگترین اتفاق سال برای "بیگ باب" و "برندا"، کسانی که همه چیز خود را برای شرکت موفق در این مراسم به کار می گیرند...

سال 1840 یک برده دار یکی از برده ها را آموزش میدهد تا به مبارز تبدیل شود و ...