-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان137 دقیقه
-
رده سـنیR
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگـان
Logan
«لوگان» غمانگیز، تاریک و خشن است. از نمایش خون و خونریزی ابایی ندارد. فیلمی است برای ذائقهای که طی این چند سال از زمان اکران اولین فیلم ایکسمن شکل گرفته… «جیمز منگولد» کارگردان فیلم طبق گفته خودش، از آزادی عمل کافی برخوردار بوده تا محدود به قید و بند فیلمهای قبلی این مجموعه نباشد.
«لوگان» محصول سینمایی مارول، بیشتر به مجموعه مدمکس شباهت دارد تا بخشی از فرانشیز سینمایی ایکسمن. داستان فیلم در سال 2029 رخ میدهد؛ جایی که «هیو جکمن» ملقب به جهشیافته (که زمانی به ولوورین مشهور بود و اکنون با موهای خاکستری و چهرهی ریشدارش بیشتر به «مکس راکتانسکی» در مجموعه مدمکس شباهت دارد)، تبدیل به رانندهی همیشه خماری شده که درد مفاصلش امانش را بریده. «لوگان» غمانگیز، تاریک و دست کم در لحن خشنتر از فیلمی چون ددپول است. در حالی که آن فیلم کامیکبوکی محصول 2016، شوخطبعی نیشدار را جایگزین زد و خوردهای فراوان کرده بود، «لوگان» از نمایش خون و خونریزی ابایی ندارد. این فیلم مناسب آنهایی است که از 17 سال پیش، زمانی که اولین فیلم از مجموعهی ایکسمن اکران شد، با آن بزرگ شدهاند و اکنون منتظر اثری خشن و بیرحمانه هستند. فیلمی است برای ذائقهای که طی این چند سال شکل گرفته؛ قوی و مناسب برای بیان مالیخولیا و افسردگی…
در دنیایی که تعداد جهشیافتهها روز به روز در حال کاهش است، لوگان از پروفسور صد سالهی زمینگیری به نام «چارلز زاویه (پاتریک استوارت)» و از «کالیبان (استفن مرچنت)» جهشیافته پرستاری میکند که پای دختر کوچکی به نام «لورا (دافنه کین)» نیز که دارای قدرتهای شگفتانگیزیست، به ماجرا باز میشود. گروهی به نام «ریورز/ Reavers» به سرکردگی «دونالد پیرس (بوید هالبروک)» در جستجوی لورا هستند؛ این گروه جایزهبگیر و «دکتر زاندر رایس (ریچارد گرنت)» مردی که دستورات را به آنان دیکته میکند هم جزو دنیای مارول هستند. کارگردان «جیمز منگولد» که نگارش فیلمنامه را به همراه «اسکات فرانک»، همکار خود در فیلم ولوورین، و «مایکل گرین» نویسنده فانوس سبز به عهده داشته، به گفته خود از آزادی عمل کافی برخوردار بوده تا خود را از قید و بند فیلمهای قبلی ولوورین برهاند.
نباید بیرحمی محض فیلم را از یاد برد… شخصیت اصلی با چنان درندهخویی حساب گردنکلفتها را میرسد که قبلا شاهد این حجم از خشونت از او نبودهایم!
به عبارتی دیگر، «لوگان» شباهت چندانی به دنبالهی یک حماسهی طولانیمدت ندارد. این فیلم همزمان دو حس را در بیننده برمیانگیزد: حس هیجان یک عزیمت و یک پایان تمام و کمال. نباید بیرحمی محض فیلم را هم از یاد ببریم. فیلم با سکانس مملو از لعنتیگفتنهای زیر لب آغاز شده که پس از آن عدهای گردنکلفت مشغول دزدیدن قالپاقهای ماشینی هستند که لوگان در آن خوابیده. شخصیت اصلی با چنان درندهخویی حساب این گردنکلفتها را میرسد که قبلا شاهد این حجم از خشونت از او نبودهایم. محبت کردنش هم نرمال نیست! خشونت او نه تنها هنگام پرستاری از چارلز کاملا مشخص است، بلکه با اکراه و سوءنیت، از لورا در زیر چنگالهای خود حمایت میکند. از تریلر فیلم میتوان فهمید که لورا از جنس لوگان است، و این دختر کوچک خیلی زود ثابت میکند که آنچنان هم دست و پا بسته نیست و توانایی محافظت از خودش را دارد (البته او گواهینامه ندارد و باید برای امنیت بیشتر هرچه سریعتر به کانادا عزیمت کند).
«لوگان» خداحافظی غمانگیز هواداران پر و پاقرص با حماسهی مورد علاقهشان محسوب میشود اگرچه باید خاطرنشان کرد که سازندگان فیلم، ظرفیت برای دنبالهدار بودن این داستان را مهیا کردهاند. شاید نام فیلم بعدی لوگان 2 نباشد که قطعا نیست، ولی میتوان انتظار لوگان کوچک را داشت.
«لوگان» اشاراتی صریح به فیلم وسترن کلاسیک شین دارد؛ شین داستان مردی انزواطلب است که به نوعی برای پسری کوچک پدری میکند. اما نکته مثبت «لوگان» جداکردن خود از تمام آثار پیشین است. برای مثال تصمیم لورا برای یافتن مکانی به نام «عدن/Eden»، بر اساس کتاب کامیک ایکسمنی است که او همراه خود دارد (البته این کتاب واقعی نیست و صرفا برای فیلم ساخته شده). لوگان در پاسخ به او میگوید: «شاید فقط یکچهارم این حقیقت داشته باشه. تو دنیای واقعی، مردم میمیرند.»
این کلمات (جملات طعنهآمیزی مثل «فیلمها واقعیتر از قصههای کامیک نیستند») برای کسی که اظهارات رسانهای جکمن و استوارت را درباره آیندهی همکاریشان با حماسهی ایکسمن دنبال کردهاند، تعجببرانگیز نیست. «لوگان» که نقطهی اوج این قصهی اساطیری طولانی و شگفتانگیز میباشد، خداحافظی غمانگیز هواداران پر و پاقرص با حماسهی مورد علاقهشان محسوب میشود اگرچه باید خاطرنشان کرد که سازندگان فیلم، ظرفیت برای دنبالهدار بودن این داستان را مهیا کردهاند. شاید نام فیلم بعدی لوگان 2 نباشد که قطعا نیست، ولی میتوان انتظار لوگان کوچک را داشت.
منبع: نقد فارسی