جستجو حرفه ای

Incendies

(2010) 1080p Blu-Ray Full HD
02 فروردین 1401 : زمان آخرین بروزرسانی
8.3
IMDb
148,070 vote
80
Metacritic
93
Rotten Tomatoes
9.6
User
7 vote
به این فیلم امتیاز دهید
روزنامه نگاری به خاورمیانه سفر میکند تا در مورد خانواده اش تحقیق کند و به آخرین آرزوهای مادرش پی ببرد...
جهت ثبت نظر ابتدا وارد سایت شوید یا ثبت نام نمایید
هیچ نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را ثبت نمایید
دانلود مستقیم زیرنویس

نوال مروان که یک شهروند کانادایی است به‌تازگی درگذشته. تنها کسانی که موقع قرائت وصیت‌نامه‌اش حاضر هستند فرزندان بزرگ‌سال دوقلویش، ژن و سیمون مروان، و وکیلش ژان لبل ـ که از سال‌ها قبل تا زمان فوتش، رییس و دوست صمیمی او بوده ـ هستند. وصیت‌نامه او پر است از خواسته‌های غیرعادی. از همه غیرعادی‌تر دو نامه مهروموم‌شده متفاوت است که به سیمون و ژن داده می‌شود تا به‌ترتیب به برادر و پدرشان برسانند. موضوع غیرعادی این‌جاست که تا آن‌جایی که آن دو اطلاع دارند، پدرشان سال‌ها قبل طی جنگ در خاورمیانه (محل بزرگ شدن مادرشان) فوت کرده و هیچ برادر یا خواهری هم ندارند. سیمون این وصیت‌نامه را به عنوان نشانه دیگری از دیوانگی مادرش قلمداد می‌کند و از انجام دادن آخرین خواسته‌های او سر باز می‌زند. اما ژان در صدد است تا به این خواسته‌ها احترام بگذارد و پدر واقعی و برادر گم‌گشته‌اش را پیدا کند. به همین خاطر راهی خاورمیانه می‌شود تا با دنبال کردن سرنخ‌ها سرگذشت زندگی مادرش ـ که اطلاعات چندانی درباره‌اش ندارد ـ را تعقیب کند. او در نهایت به کمک برادرش نیاز پیدا می‌کند و سیمون با اکراه می‌پذیرد تا در خاورمیانه به او بپیوندد. وقتی سیمون به پیدا کردن قطعه‌های نهایی پازل زندگی مادرش نزدیک می‌شود، گرفتار مقامات عالی‌رتبه سیاسی می‌شود…

آتش‌ها فیلم تکان‌دهنده‌ای است. مخصوصاً برای ما ایرانی‌ها که به دلیل سابقه تاریخی کشورمان، خیلی بیش‌تر و عمیق‌تر آن‌چه در فیلم اتفاق می‌افتد را درک می‌کنیم. آتش‌ها داستان نابود شدن چند انسان و چند نسل بر اثر تعصبات و تندروی‌های خشک مذهبی است. تعصباتی که اجازه لذت بردن از کنار هم بودن را نمی‌دهد و زیبایی کنار هم بودن را به فاجعه کنار هم بودن تبدیل می‌کند.

با این‌که لوکیشن اصلی فیلم لبنان است و فیلم‌ساز می‌توانست به‌راحتی ـ و با توجه به داغ بودن بحث خاورمیانه ـ مشتی شعار سیاسی وارد فیلم کند و با رویکردی احساسات‌گرایانه آن را به یک بیانیه تبدیل کند، هوشمندانه تمرکز اصلی‌اش را معطوف به انسان‌هایی کرده که درگیر فاجعه‌هایی هستند که دوروبرشان در حال رخ دادن است. کارگردان با این استراتژی، زبانی همه‌فهم و جهان‌شمول به فیلمش بخشیده و استقبال گرم تقریباً همه منتقدان از این فیلم ـ که هیچ ربطی به دنیایی که می‌شناسند ندارد ـ و نامزد شدنش در بخش بهترین فیلم غیرانگلیسی‌زبان در مراسم اسکار سال گذشته، گویای این واقعیت است.

ساختار روایتی فیلم مهم‌ترین وجه ساختاری آن است. داستان از حال و با دوقلوهایی که مادرشان به‌تازگی فوت کرده شروع می‌شود. هم‌زمان با فلاش‌بک‌هایی زندگی مادرشان که در جوانی عاشق یک مسلمان می‌شود آغاز شده و کم‌کم به دوران دانشجویی و زندانی شدنش می‌رسد. چیدمان سکانس‌ها و فلاش‌بک‌ها طوری است که شاید در نگاه اول کمی آشفته به نظر برسند و دنبال کردن‌شان دشوار باشد، اما در پایان فیلم تمام قطعه‌های پازل روایتی فیلم درست سر جای‌شان قرار می‌گیرند؛ تا جایی که دوباره دیدن فیلم لذتی دوچندان پیدا می‌کند. البته در همان بار اول هم کدهای به‌اندازه و تأکیدهای به‌جایی برای دنبال کردن رخدادها وجود دارد: عنوان‌هایی که در آغاز هر فصل با فونت بزرگ و رنگ قرمز روی تصویر می‌آید و نام یک شخصیت یا یک شهر است، دیده نشدن چهره شمس‌الدین (رهبر مسیحی‌ها) در قسمت اعظم فیلم و رونمایی مبتکرانه چهره او، اولین نمای فیلم که نمایی طولانی از پسربچه‌ای است که با نگاهی عجیب به دوربین خیره شده و در همان حال دارند موهایش را از ته می‌زنند، نمای طولانی و مؤثر به هلاکت رسیدن سرکرده مسیحیان افراطی و یا آن‌جایی که ژن دارد از نگهبان زندان بلاهایی که بر سر مادرش آمده را می‌شنود و دوربین در نمایی طولانی فقط او را در قاب گرفته که نگران می‌شود، در خود می‌شکند و معصومانه می‌گرید.

فیلم‌ساز به‌درستی از قاب‌های معوج و لرزان و حرکت‌های زیاد و خودنمایانه دوربین پرهیز کرده و با ریتم آرام و خوددارانه‌ای که به فیلم بخشیده، باعث شده که بتوان سبعیتی که در آن موج می‌زند را تحمل کرد. در حقیقت او تأثیرگذاری طولانی‌مدت را به تأثیرگذاری شاید بیش‌تر اما کوتاه‌تر ترجیح داده و از این مسیر کاری کرده تا آتش‌ها از دل سبعیت به ستایش انسانیت برسد و بعد از تمام شدن، تا مدت‌ها در ذهن مخاطب ادامه پیدا کند.

محل تلاقی شخصیت‌های اصلی دو خرده‌روایت اصلی فیلم، یعنی دوقلوها و مادرشان، نه حال و نه آینده، که گذشته است. دوقلوها که رابطه گرم و صمیمانه‌ای با مادرشان ندارند (به‌خصوص سیمون)، تنها با مرگ مادر و واکاوی زندگی پرفرازونشیب‌اش می‌توانند ارتباط عاطفی نزدیکی با او برقرار کنند. هم‌چنان که آن‌ها ایستگاه به ایستگاه گذشته را کشف می‌کنند، نوال هم پشت‌سرهم حادثه‌های دل‌خراش را از سر می‌گذراند تا به نقطه اوجی برسند که در استخر رقم می‌خورد. همان استخری که در اوایل فیلم می‌بینیم و در آن نوال حالش بد شده و به سؤال‌های پی‌درپی دخترش پاسخی نمی‌دهد. در واقع، در آن استخر آرام و به‌ظاهر شاد، با فاجعه‌ای روبه‌رو شده که از تمام تلخی‌هایی که در زندگی گذرانده، تلخ‌تر و هولناک‌تر است. شاید این هولناکی را بتوان در این جمله نوال جست: «فرزند مثل چاقویی زیر گلو است که نمی‌توان به‌راحتی کنارش زد.»

وجود دو فرزند با خصوصیت‌های اخلاقی متفاوت که هر کدام معرف یکی از والدین‌شان هستند و در طول سفر ادیسه‌وارشان به تعادل شخصیتی می‌رسند، از نکات هوشمندانه فیلم است. سیمون میراث‌دار خشونت، بی‌مهری و عصبیت پدرش است و ژن نماینده اراده، حقیقت‌جویی و عاشقی مادرش. هرچه به اواخر فیلم نزدیک می‌شویم، سیمون آرام‌تر می‌شود، لحن صدایش تغییر می‌کند و با خواهرش مهربان‌تر می‌شود. از طرفی ژن به خاطر مواجهه با تعصب و خشونت بی‌حدوحصر، محکم‌تر و پخته‌تر می‌شود، تا جایی که بر سر برادر فریاد می‌کشد و او را مجبور می‌کند تا به خواسته‌اش تن بدهد.

راجر ایبرت که از آتش‌ها خیلی خوشش آمده در پایان نوشته‌اش به نکته قابل‌تأملی اشاره کرده. او دلیل نامه نوشتن نوال برای دو فرزندش را متوجه نشده و آن را یک مک‌گافین دانسته که اهمیتی در ساختار روایی ندارد و بهانه‌ای‌ست برای دنبال کردن سرگذشت مادر. اما برای رد این فرضیه و مک‌گافین نبودن نامه‌ها، دلایل محکمی وجود دارد: شخصیت نوال که بر اثر فشارها و عقده‌هایی که بر سرش آمده شکل گرفته، بیش‌تر متکی بر سکوت است. او مستقیم حرف نزدن، درددل نکردن و ریختن تمام حرف‌ها و ناگفته‌ها به درون خود را ترجیح می‌دهد؛ به‌ویژه آن‌که رازش می‌تواند تأثیر غیرقابل پیش‌بینی و احتمالاً جبران‌ناپذیری بر فرزندان دل‌بندش بگذارد. از آن مهم‌تر این است که نوال با نامه نوشتن و فرستادن بچه‌ها به دنبال حقیقت، کاری می‌کند که آن‌ها قدم‌به‌قدم با گذشته مادرشان آشنا شوند و با قرار گرفتن و نفس کشیدن در مکان‌هایی که نوال در آن‌ها نفس کشیده، بتوانند در شرایطی بهتر و با تحمل صدماتی کم‌تر با واقعیت روبه‌رو شوند. نوال با این کار، همان طور که در نامه‌اش برای پدر بچه‌ها نوشته، سکوت و مرگ تدریجی را از دوقلوها به او منتقل می‌کند و با این کار تا حد زیادی سلامت روانی آینده آن‌ها (به‌ویژه سیمون) را تأمین می‌کند. محکم‌ترین دلیلش هم لحظه‌ای‌ست که آن دو نامه را با آرامش بی‌حدی که در نگاه‌شان موج می‌زند، به پدرشان می‌دهند. اگر هم بخواهیم فرض کنیم که دوقلوها به هر دلیلی نمی‌توانستند خودشان به حقیقت برسند، وکیل نوال که از همه ماجراها باخبر بود، راز را برای‌شان فاش می‌کرد (همان طور که در شکل فعلی هم کمک زیادی برای رسیدن آن‌ها به حقیقت کرد). نزدیکی و صمیمیت خواهر و برادر در پایان سفر و پس از کشف حقیقت، آن قدر زیاد است که قابل مقایسه با ابتدای فیلم نیست؛ صمیمیت و محبتی که با افشای مستقیم گذشته‌شان می‌توانست به تنفر تبدیل شود.

بی‌شک پایان‌بندی آتش‌ها مهم‌ترین و تأثیرگذارترین بخش‌اش است و لحظه‌ای که پدر در حال خواندن نامه‌هاست، ادای دینی هم به راننده تاکسی صورت می‌گیرد. هنگامی که پدر شروع به خواندن نامه می‌کند، دوربین روی او ثابت است اما پس از چندی، هم‌چنان که دارد به خواندن نامه ادامه می‌دهد ـ مثل آن نمای معروف که تراویس تلفنی با محبوبش حرف می‌زند و می‌خواهد دلش را به دست بیاورد ـ به سمت راست پن می‌کند و روی دیوار ثابت می‌ماند. قابی که سایه‌ای از پدر محکوم به عذاب وجدان ابدی و مرگ تدریجی در سکوت، در آن خودنمایی می‌کند.


منبع: وب سایت هومن داودی

Awards
Incendies

Nominee

  • Best Foreign Language Film of the Year

Nominee


Winner



Winner



Winner

  • Best International Film (Foreign Language)


Nominee

  • Best Foreign Language Film

Winner

  • Best Foreign Language Film


Nominee

  • Best Foreign Film

Winner

  • Denis Villeneuve (director)


Nominee


Nominee

  • Best Foreign Language Film

Nominee


Winner



Winner



Nominee


Nominee


Winner

  • Best International Motion Picture (Film s'étant le plus illustré à l'extérieur du Québec)


Winner



Nominee


Winner



Winner

  • Top Five Foreign Films


Nominee

  • Best Foreign Language Film

Nominee

  • Best Foreign Language Film

Winner

  • Denis Villeneuve


Nominee

  • Best Foreign Language Film

Winner



Winner

  • Denis Villeneuve


Winner



Winner

  • Denis Villeneuve


Nominee

  • Best Foreign Film

Winner



Winner



Nominee


Winner

  • Denis Villeneuve


Winner

  • Lubna Azabal