-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان129 دقیقه
-
رده سـنیPG
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگـان
The Sting
«نیش فیلمی است محصول سال 1973 کمپانی یونیورسال و در واقع دارنده اسکار بهترین فیلم همان سال. به کارگردانی جورج روی هیل George Roy Hill فقید، که از وی ساخته بسیار ارزشمند دیگری را هم به نام بوچ کاسیدی وساندنس کید، قبل از نیش، دیده بودیم.
نیش پر از خلاف کاری و حقه بازی است که از جهاتی شبیه بوچ کاسیدی….. است. با همان آرتیستها. و همان کارگردان. هر دو موفق. هم در گیشه و هم در محافل هنری. نیش هفت اسکار گرفت و نامزد سه اسکار دیگر بود و بوچ کاسیدی…. پنج اسکار. یکی ازاسکارها هم، سهم خود جورج بود، برای نیش.
«نیش» داستان یک جیب بر خیابانی است با بازی رابرت ردفورد که به کاهدان می زند و جیب یکی از پیغام برهای مافیا را خالی می کند و تقاص اش را یک نفر دیگر پس می دهد! او که جان به سلامت برده، می رود سراغ یک کلاهبردار بازنشسته با بازی پل نیومن تا انتقام بگیرد. نیومن هم یک «بازی» طراحی می کند و یک دار و دسته قلابی مافیایی را وارد شهر می کند تا پول کلانی از مافیا تلکه کند!
داستان فیلم در سال 1936 می گذرد. جایی در ایلی نویز. همین که تاریخ ساخت آن از تاریخ ساخت فیلم عقب تر است، آن را از نظر تاریخی هم ماندنی می کند. چرا که خیلی ها فیلمهای قدیمی را دوست ندارند ولی فیلم هایی که از قدیم حکایت کند را می بینند و نیش هم به مانند این است که امروز ساخته شده ولی در فضایی قدیمی. بسیار هنرمندانه و بی کم و کاست. که اسکار بهترین طراحی لباس و نیز کارگردان هنری و دکوررا هم برای همین فضا سازی گذشته، گرفت.
سناریوی بسیار پیچیده و در عین حال جذاب و بی تای نیش، حرف اول فیلم را می زند. هنگامی هم که سناریویی خوب به دست کارگردان خوبی بیافتد، معلوم است یک فیلم جاودانی تولید می شود. پیچیدگی سناریو در معرفی و آوردن پل نیومن به درون فیلم، هنگامی که هر لجظه منتظر دیدنش هستی، یکی دیگر از جذابیت های نیش است. حضور پل نیومن در فیلم خودش به شکل یک معما در میآید. البته یکی از معماهای فیلم. آن روزها در تهران، همه از این فیلم حرف می زدند و ماه ها بر پرده سینماهای کشور بود. شوکهایی که یکی بعد از دیگری و در حین دیدن آن به تماشاچی وارد می شود در نوع خود، و حتا تا کنون بی نظیر است، در کوچه و خیابان و نیز محافل روشنفکری تهران آن زمان ورد زبان ها بود. روزی را به یاددارم که دو پسربچه توی کوچه یکی شان شده بود پل نیومن –هنری- و دیگری رابرت ردفورد -جانی. اما با هم می جنگیدند. انگار دوتایی سناریویی نوشته بودند که اگر این دو رفیق با هم بجنگند چه خواهد شد.
یکی دیگر از جاودانه های فیلم موسیقی متن آن است که بعدها بسیار و در فیلم های دیگر تا به امروز و نیز برنامه های رادیو تلویزیونی به شکل ریتم های قبل از اعلام ساعات و غیره بکار رفت. موسیقی کاملن بدیع و تازه. چیزی که ماروین هاملیش Marvin Hamlish سازنده آن را نیز یکی دیگر از گیرندگان اسکار کرد. البته وی تا کنون سه بار موفق به دریافت اسکار شده است.»
منبع: فیلم هایی که می بینیم