پس از شکست‌های متوالی، در چاه ناامیدی فرو می‌افتد و به خودکشی فکر می‌کند. اما در اوج ناامیدی، با مرگ روبه‌رو می‌شود. مرگ، به جای پایان، به او سیزده زندگی تازه می‌بخشد: سیزده فرصت برای تجربه دوباره، سیزده راه برای درک طعم زندگی. اما بهای این فرصت، بارها مزه تلخ مرگ را چشیدن است.

باو، لندن. 2001. 5 پسر جوان رویای تابستانی از موسیقی را در سر می پرورانند و گروه Grime خود را راه اندازی می کنند که بتوانند صدای خود را از طریق موسیقی به گوش دیگران برسانند.

کیتیرو گنتوگا، شغل پاره وقت تدریس خصوصی یایویی هوزوکی، کودک نابغه، را قبول می‌کند. اما او غافل است که یایویی واسطه روحانی قدرتمندی است و تمام عزمش را جزم کرده تا روح گمشده مادرش را پیدا کند و مصمم است که کیتیرو را هم به این ماجرا بکشاند.

مروری بر شخصیت های قهرمان سریال های مارول

مبارزه‌ی دوران‌ها میان قهرمان افسانه‌ای و خدای اسکلت ساحر در حال انجامه، اما وقتی گرد و خاک‌ها از میان می‌ره، یه چیزی درست بنظر نمی‌رسه… در آخرین لحظات این مبارزه‌ی بزرگ، هیچکس انتظار آخرین حرکت پر ریسک خدای اسکلت ساحر رو نداشت، جادوی تناسخ! در آن سوی فضا و زمان، پسری بنام شینویاما پولکا بیدار می‌شه، اما حس و حال همیشگی خودش رو نداره…

هیلدا ، داستان ماجراجویی کودکی شجاع با موهای آبی را به تصویر می‎کشد. او از خانه‎اش که در طبیعتی وسیع و جادویی بوده و پر از الف‎ها و غول‎ها می‎باشد ، به شهری شلوغ به نام ترول‎برگ سفر می‎کند و با دوستانی جدید و موجوداتی مرموز مواجه می‎شود که از آنچه فکر می‎کرده خطرناک‎ترهستند و...

هیون ، یک دانش آموز دبیرستانی تنها که تمام خانواده خود را در یک تصادف وحشتناک از دست داد ، مجبور می شود خانه خود را ترک کند و باید با واقعیت جدیدی روبرو شود که در آن هیولاها سعی می کنند تمام بشریت را از بین ببرند. حالا او باید با همه شانس ها مبارزه کند...

بهترین دوستان لوید و مارکوس هنگام برخورد با یک دوست دوران کودکی که اکنون یک دلال عتیقه است، به طور تصادفی روح باستانی را بیدار می کنند.

برای نجات مادرش، یک پسر خوش قلب و دوست شیطان کوچکش، در حالی که نیروهای تاریک به آن نزدیک می شوند، به سفری در سراسر ژاپن پس از آخرالزمان می روند.

داستان یک سازمان فوق سری که برای جلوگیری از انقراض جمعی تلاش می کند, و می تواند زمان را به عقب بازگرداند.