الکسی یک جوان 28 ساله ناراضی است که با پیروی از انگیزه‌های خود، مسئولیت های خود را نادیده می‌گیرد...

کارلوس به صورت اتفاقی در یک کافی شاپ با زنی به نام ایرنه آشنا می‌شود. آنها بدون دلیل خاصی باهم یک رابطه دوستی تشکیل می‌دهند اما به شرط اینکه از گذشته هم سوالی نپرسند...

یک مرد جوان هندی که تحصیلات بالایی هم دارد وقتی که بیشتر با خدمتکار خانه اش اشنا میشود احساس میکند عاشقش شده و حالا میخواهد به او کمک کند تا به رویایش که ارایشگر شدن هست برسد و...

آهنگسازی که از انسداد نویسنده رنج می برد، پس از یک ماجراجویی یک شبه، اشتیاق خود را دوباره کشف می کند.

رادا، یک دختر کولی زیبا و بسیار مغرور برای ربودن قلب مردان و راهب آنها استفاده می شود. زوبار دزد اسبی است که رادا قلبش را دزدیده و ذهنش را جادو کرده است. او حاضر است از آزادی خود دست بکشد اما نه از غرور خود.

یک دانشجوی سال اولی گوشه گیر با دو دانشجوی سال آخر ارتباط برقرار می کند و همین آشنایی سبب می شود تا او با دنیای واقعی پیرامونش بیشتر آشنا شود و…

«جرجز» و «آنه» در هشتاد سالگی با هم زندگی می کنند. هردوی آن ها معلم موسیقی بازنشسته هستند. دخترشان هم که موسیقی ساز است، به همراه خانواده اش در خارج از کشور زندگی می کند. روزی آنه دچار یک حمله قلبی می شود و……

هری کوئنسی مجرد، طراح ارشد در یک کارخانه نساجی است که با خواهر خودخواهش زندگی می‌کند. او رابطه ای را ....

اوایل دهه ی 1980. کارگردان معادن «دارم» زندگی خشن و سختی دارند. در این میان، «بیلی» (بل)، پسر کوچک خانواده ی «الیوت»، جلب یک کار ذوقی شده که چندان هم مردانه نیست. او، برخلاف خواست پدر (لوییس) و برادرش، «تونی» (دریون) که او را تشویق می کنند تا در کلاس های بوکس شرکت کند، می خواهد آموزش باله ببیند...

«ماتکو» (سوردزان) با پسر هفده ساله ی خود، «زاره» (آیدینی) در کنار دانوب زندگی می کند. او پس از یک بدبیاری تجاری، به آدم تبهکار و پولداری به نام «دادان» (تودورویچ) بدهکار می شود. «دادان» خواهری به نام «آفرودیتا» (ابراهیمووا) دارد و می خواهد او را شوهر بدهد. «ماتکو» و «دادان» قرار می گذارند که «زاره» با «آفرودیتا» ازدواج کند. اما «زاره» به دختر دیگری دل بسته است و «آفرودیتا» هم منتظر مرد رؤیایی خویش است...