گروهی از نوجوانان سلم، چاقوی نفرین شده ای را کشف می کنند که شیطانی را آزاد می کند و آنها را مجبور می کند تا نسخه های وحشتناک و مرگبار بازی های دوران کودکی را انجام دهند که در آن هیچ برنده ای وجود ندارد، فقط بازمانده ای وجود دارد.

گروهی از کارمندان فروشگاه اسباب بازی باید از یکدیگر در برابر انبوهی از خریداران آلوده به انگل محافظت کنند.

مگی و سم در حال شکست کریسمس هستند. وقتی او به آنها پیشنهاد می دهد که در برابر کریسمس عالی خواهرش با هم متحد شوند، هیچ یک از آنها برای چالش های خانوادگی ترکیبی که در پیش است آماده نیستند.

زک سوبیچ که یک موسیقیدان جوان است متوجه میشود که سرطانش گسترده شده و فقط چند ماه زمان دارد و برای همین سعی دارد آلبوم خود را زودتر منتشر کند .

جوزف و خانواده اش در بیابان دورافتاده زندگی می کنند ، اما وقتی فکر می کنند با بازگشت گرگ سرکش شکار می شوند ، آرامش آنها تهدید می شود...

نیکا و خانواده اش ، گرفتار یک نفرین شده اند؛بعضی از اعضای خانواده مرده اند و خود او نیز دیوانه شده و در تیمارستان به سر می برد...و باز چاکی قصد انتقام دارد و سایه شوم مرگ بر سر نیکا و اعضای خانواده افتاده است...

پس از مرگ مرموز مادرش، “نیکا” گمان می کند عروسک مو قرمز خواهرزاده اش که مهمان آن ها شده، حرف می زند و دلیل هرج و مرج های اخیر می باشد ...

افسر پلیس داربی اسپنسر و مادر رمان نویس اسرارآمیزش ویکتوریا اسپنسر شخصیت های متضادی دارند اما همچنان دست به کار غیر محتمل می زنند: شریک شدن در یک آژانس کارآگاهی خصوصی.

یک روانشناس به شهر دوران کودکیش باز میگردد تا بدنبال برادر دوقلویش و چند بچه‌ دیگر شهر که در سال 1980 ناپدید شده‌اند باشد، همچنین او قصد دارد تا چگونگی پخش برنامه های تلویزیونی عجیب و غریبی که در همان سال در حال پخش بودند را بررسی کند...