داستان سریال از جایی شروع می شود که یک مادر در گیر و دار طلاق از همسرش، در نیمه های شب دختر خودش را گم می کند...

داستان این سریال در 400 سال آینده و در سفینه‌ی اکتشافی "اورویل" رخ می‌دهد. خدمه‌ی این کشتی فضایی که هم انسان و هم موجودات بیگانه هستند، همواره در حال مواجه شدن با شگفتی‌ها و خطرات فضا هستند. در این بین مشکلات زندگی روزمره‌ی آن‌ها نیز به تصویر کشیده می‌شود و...

انگی تریبکا یک کارآگاه تنهاست که در یک گروه به کمک دیگر کارآگاهان در مورد سری ‌ترین پرونده‌ها جستجو می‌کنند...

داستان درباره قسمت اورژانس بیمارستانی هستش که بسیار پر رفت و آمده و دکترها و پرستارها که تعدادشون محدوده، شدیدأ مشغول درمان بیماران اورژانسی هستند. همین وضعیت گهگاه باعث میشه که کد سیاه به وجود بیاد و در این وضعیت مرگ و زندگی بیماران بستگی به دانش، مهارت و سرعت عمل دکترها و پرستارها هستش. مردمی که به اورژانس آورده میشوند یا منتطرند که بمیرند یا معجزه ای بشه و اونها زنده بمونند.

جیمی “John Stamos” از زنش جدا شده و صاحب یک رستوران ـه و یه جورایی استایل زندگی دوران مجردی رو طی میکنه،تا اینکه متوجه میشه یه پسر داره و یک نوه دختر هم داره و کُلی جا میخوره از اینکه یهو بابابزرگ هم بخواد بشه.جیمی آدم بااخلاق،خوشتیپ و مهمتر از همه مجردترین آدم بین اطرافیانش هست و حالا باید همه این خودپسندی و خوشیرو کنار بذاره و به جای مجرد بودن، بابابزرگ شدن رو قبول کنه.

مگی و اما، دو دوست دوران بچگی که با هم ماجراجویی‌های بسیاری رو پشت‌سر گذاشتن، حالا با بزرگترین ماجراجویی خودشون یعنی بزرگ کردن بچه روبرو میشن...

سلینا میر (جولیا لوسی-دریفوس) یک سناتور ایالات متحده است که موفق می شود به مقام معاونت رییس جمهور آن کشور برسد؛ اما هیچ چیز آنگونه که او انتظار داشت نیست و همه چیز درست شبیه آن چیزهایی است که همه دوستانش به او اخطار داده بودند...