«پرزیدنت جیمز دیل» و معتمدش، «جری دانن»، پی می برند، که ارتشی از بشقاب پرنده های مریخی بالای کره ی زمین در حال پروازند. اما هر کسی نسبت به این موضوع واکنش متفاوتی نشان می دهد…

یک وکیل جوان که در رابطه با همجنسگرا بودن خود به والدینش چیزی نگفته است ، حالا باید به آنها بگوید ک مبتلا به ایدز است(در دورانی که تشخیصش حکم اعدام داشت)...

رمان نوشته شده توسط 'دشیل هامت' درباره ی گم شدن ناگهانی زن زیبای کاباره ای در سانفرانسیسکو میباشد

دیمن یک فرد ضد مسیح در آخر سرنوشت خود در دستان شیاطین می بیند. در همین حال نیروهای تاریک عرفانی شروع به از بین بردن تمام کسانی که مشکوک به هویت واقعی کودک بودن، می کنند و …

یک دختر شانزده ساله پریشان که در بیمارستان بستری شده ،بین دنیای واقعی و خیالی گرفتار می شود و...

ریتا، زن خانه دار میان سال اهل نیویورک، خود را دچار مشکل عاطفی می بیند که می تواند زندگی اش را مورد آزمایش قرار دهد...

مالک بشر دوست یک فروشگاه متهمان سابقه دار را استخدام می کند تا به آنها شانسی دوباره بدهد. اما یکی از متهمانی که او استخدام کرده دو تن از هم قطاران خود را برای سرقت از فروشگاه خبر می کند و...

« ادى تیلر » ( فاندا ) به دلیل سرقت به زندان مى ‏افتد و پس از آزادى سوگند مى‏ خورد که از راه راست منحرف نشود. او با « جون گراهام » ( سیدنى ) ، ازدواج مى ‏کند. اما سایه‏ ى سنگین گذشته ، آنان را رها نمى‏ کند...

"پسران بن بست" خود را در محله ای فقرنشین که توسط آپارتمانهای افراد ثروتمند احاطه شده معرفی می کنند."دیو" معماریست که بین "درینا" زنی زیبا اما فقیر و "کای" معشوقه یک مرد ثروتمند گرفتار شده است."مارتین" تبهکاریست که به محله قدیمی خود بازگشته و متوجه می شود هیچکس از دیدن او خوشحال نیست و...

« کارل ورلاک » ( هومولکا ) سینمادارى است که از سینمایش براى سرپوش گذاشتن بر فعالیت‏هاى تروریستى خود استفاده مى ‏کند. « ورلاک » بمبى ساعتى را در جعبه‏ اى مى ‏گذارد و به برادر نوجوان همسرش ، « سیلویا » ( سیدنى ) مى ‏سپارد تا آن را به سینمایى دیگر برساند ، اما پسر بچه ( تستر ) در راه بازیگوشى مى ‏کند و بمب در اتوبوسى منفجر مى‏ شود و ...