اولیویا اوریارته زنی است که به تازگی از همسر پنجم خود طلاق گرفته و کاملاً ویران شده است. اولیویا با هدف جلوگیری از زوال قریب‌الوقوع، نقشه‌ای مفصل می‌کشد تا مرگ او یا به عبارتی قتل او را رقم بزند.

چهار زن زیبا به خانه ای قدیمی که از عمه یکی از آنها به ارث رسیده نقل مکان می کنند و شاهد اتفاقات عجیبی هستند.

در سال 1560 «گونسالس پیسارو» (رپولس)، برادر فاتح بی رحم پرو، سرزمین اینکاها، در جنگل های انبوه به دنبال شهر افسانه ای ثروت و طلا، ال دورادو، می گردد. اما «دون پدرو» (گوئرا) که رهبر این گروه است خیلی زود به دست «آگیره» (کینسکی) جاه طلبی دیوانه، خلع می شود...