بکی دختر نوجوانی است که برای تعطیلات آخر هفته بهمراه پدرش به کلبه نزدیک دریاچه خود میروند تا اینکه سرو کله چند آدم ناباب پیدا میشود و ...

جوئل ، منتقد سینمای دهه 1980 میلادی مجله ملی ترسناک ، ناخواسته خود را در یک گروه خودیاری برای قاتلان زنجیره ای گرفتار می کند. بدون هیچ گزینه دیگری ، جوئل سعی می کند قربانی بعدی شود.

دانکن ویزلا ، ملقب به بلک کایزر ، از برترین قاتلان دنیا است . او تصمیم گرفته که حرفه خود را کنار گذاشته و خود را بازنشسته کند . اما کارفرمای سابقش ، توطئه‌ای علیه او برنامه ریزی کرده است که بلک کایزر را مجبور میکند ، تا با ارتشی متشکل از قاتلان جوان‌تر، سریع‌تر و بی‌رحم مبارزه کند . قاتلانی که هیچ چیز جلودار آنها نیست و هر کاری می‌کنند تا وظیفه‌ای که به آنها محول شده است را درست انجام دهند …

جیک که برخلاف پدر پر افتخارش مسیر دیگری را برای زندگی انتخاب کرده بعد از اینکه زمین مورد تهدید موجودات عجیب و غریب قرار می‎گیرد ، او باید همراه با دوستانش راه حلی برای نجات زمین بیابد و…

داستان این فیلم در مورد سه دوست دوران بچگی است که همیشه آرزو داشته‌اند به سازنده‎ی بازی‌های ویدیوئی تبدیل شوند. ولی در عوض به یک پیشخدمت ساده در یکی از هتل‌های پایین شهر تبدیل شده‌اند. در این میان یک روز ستاره‌ای میلیاردر و بسیار مشهور برای برگزاری جشنی به هتلی که این سه کار می‌کنند ، می‌آید و به آنها پیشنهاد می‌دهد که به اسپانسر آنها تبدیل شود. اما…

یک مزدور جهش یافته بنام " وید ویلسون " گروهی از افرادی با توانائی منحصر بفرد را جمع آوری میکند تا از پسری با قدرتی ماورائی در برابر یک قاتل بیرحم مسافر زمان بنام کیبل حفاظت کنند .

سه مجرم از خود گذشته، بعد از اینکه نقشه شان برای سرقت از یک بانک به طرز وحشتناکی اشتباه پیش می رود، یک زن جوان و یک پدر و پسر را گروگان میگیرند. این کار آنها مثل وارد شدن به جاده ای است که ، ممکن است تا رسیدن به انتهای آن، همه آنها زنده نمانند...

هرکول پسر زئوس، نه انسان است و نه از خدایان. او خانواده اش را از دست می دهد و سال ها رنج و سختی می کشد، و بعد از آن به خدایان پشت می کند و می فهمد تنها با ریختن خون در جنگ می تواند به آرامش برسد...

یک پلیس مخفی شهر دیترویت به نام دیمین (پل واکر) وظیفه دارد تا با همکاری یک مجرم سابق به نام لینو، به پاتوق خلاف‌کاران شهر دیتوریت که "ساختمان‌های آجری" نام دارد نفوذ کند. او باید وارد مقر فرمانده‌ی خلافکاران شده و نقشه او را برای نابود سازی شهر دیترویت خنثی کند.

ماجرا درباره ی یک کارگر فاضلاب است که در زمان بحران آلودگی آب، داخل یک مخزن سپتیک به دام افتاده و دستخوش تغییر و تحول زشتی قرار می گیرد…