یک زندانى به نام « گلن » ( بوگارت ) ، به هم‏راه برادرش ، « هال » ( مارتین ) و یک زندانى دیگر ، به نام « کابیش » ( میدلتن ) مى ‏گریزد . هدف او انتقام گرفتن از پلیسى ( کندى ) است که او را به زندان انداخته است . آن سه نفر در راه و تا رسیدن پول ، به خانه‏ اى آرام و بى‏ سر و صدا مى‏ روند و افراد خانواده را به گروگان مى‏ گیرند ...

آنت کلرمن که یک قهرمان شنای استرالیایی است درگیر یک رسوائی بخاطر گذشته اش میشود ...

فیلم از چند داستان جدا گانه تشکیل شده است. داستان اول در مورد "هوراس" میباشد که دستگیر شده است و می تواند زمستان را در یک سلول گرم سپری کند...

« کارآگاه جیم مک‏لیود » ( داگلاس ) پس از دستگیرى « کارل اشنایدر » ( مک ریدى ) که سقط جنین‏ هاى غیر قانونى انجام مى ‏داده ، در راه بردنش به بازداشتگاه ، حسابى او را کتک مى ‏زند . « ستوان ماناگن » ( مک ماهون ) تصمیم مى ‏گیرد تا ماجرا را پى ‏گیرى کند و متوجه مى ‏شود که همسر « مک لیود » ، « مرى » ( پارکر ) ، سال‏ها پیش توسط همین « اشنایدر » سقط جنین کرده است ...

پس از سرقت از یک بانک بازپرس بیمه جستجو رو آغاز میکند...

دو عکاس روزنامه در پیست اسکی با گانگسترها درگیر می شوند ...

در حالی که بوکس وارد دوره مدرن میشود ، "جیم کوربت" بی پروا و عجول از کارهای خارق العاده و قوانین جدید برای رسیدن به قله های موفقیت این رشته ورزشی استفاده میکند...

« برى کین » ( کامینگز ) مرد جوانى است که در کارخانه‏ ى اسلحه ‏سازى کار مى‏ کند و به اشتباه متهم به خرابکارى مى ‏شود. او در حین فرار با دخترى به نام « پاتریشا » ( لین ) آشنا مى‏ شود که ابتدا مى ‏خواهد او را لو بدهد ، اما بعد به کمکش مى ‏آید...

« جرج م. کوهن » ( کاگنى ) که یک عمر خود را وقف آواز و رقص و نمایش‏ هاى موزیکال کرده ، پیش از آن‏که مدال افتخار کنگره را دریافت کند در دفتر رئیس ‏جمهور امریکا ، زندگى‏ اش را مرور مى‏ کند …

بیف گرایمز تندخو و در عین حال دوست‌داشتنی عاشق ویرجینیا براش زیبا می‌شود، اما او تنها مرد جوان همسایه نیست که با او دلخور شده است.