«والتر اسپارو» (کری) با خانواده اش زندگی آرام و خوشبختی دارد. تا این که روزی همسرش، «آگاتا» (مدسن)، کتابی کهنه و دست دوم به نام «شماره ی 23» برای او می خرد. پس از خواندن این کتاب زندگی «والتر» از حالت عادی خارج می شود...

«کوین پوپ» ، جاسوس سیا میباشد که در جریان خرید یک بمب اتمی از بازار سیاه به قتل می رسد. همکارش «گیلرد اوکس» برای این که بتواند معامله را به انجام برساند باید وانمود کند که «پوپ» زنده میباشد. بنابراین به ناچار دست به دامان برادر دوقلوی «پوپ» به نام «جیک هیز» می شود...

یک نگهبان بازنشسته به نام «والت کونتس» (دنیرو) سکته می کند. پزشکان به او تجویز می کنند پس از خروج از بیمارستان به حرکات و تمرین های بدنی بپردازد و هم چنین برای بازیافتن قدرت تکلم، درس آواز بگیرد. از سر اتفاق یک معلم آواز در همسایگی اش زندگی می کند، اما او کشف می کند این معلم آواز، «راستی» (هافمن) یک مرد زن نماست...

«بتمن» (جرج کلونی) و «رابی» تصمیم دارند رابطه خود را حفظ کنند، زیرا باید «آقای منجمد» (آرنولد شوارزنگر) که قصد دارد گاتهام را منجمد کند، را متوقف سازند...

اینبار بتمن باید با دو خلافکار دیگر به مبارزه بپردازد. با این تفاوت که این دفعه او تنها نیست ...

صبحی در ماه ژوئن. مردی (داگلاس) که در یکی از بزرگراه های لس آنجلس در ترافیک گیر کرده، اتومبیلش را رها می کند و به طرف شهر به راه می افتد. او می خواهد خودش را به خانه ی همسر سابقش (هرشی) که با دخترشان زندگی می کند برساند. اما در طول راه مجبور می شود تا بیشتر و بیشتر به خشونت متوسل بشود.

«نلسن رایت» (ساترلند)، دانشجوی پزشکی، برای تجربه ی دنیای پس از مرگ، فعالیت قلب خود را متوقف می کند و دوستانش: «ریچل» (رابرتس)، «دیوید» (بیکن)، «جو» (بالدوین) و «رندی» (پلات) با کمک داروهای خاصی، لحظاتی بعد او را به زندگی بر می گردانند. پس از آزمایش، «نلسن» می گوید که تصاویر غریب و هیجان انگیزی دیده است...

پس از نابود شدن دوازده مستعمره انسان ها، آخرین سفینه با نا امیدی تمام به دنبال سیاره افسانه ای زمین می گردد…

پس از نابودی 12 منطقه ی محل سکونت انسان ها آخرین جنگنده سعی در هدایت ناوگان فراری ها برای پیدا کردن "سیاره زمین" افسانه ای دارد...

در بیمارستانی در بوستون، دکتر کری به یک کاراگاه آماتور تبدیل می شود تا به تبرئه همکار خود که متهم به سقط جنین غیرقانونی است، کمک کند.